خیلی عاشقـــــــــــــــــــ ...
خیلی عاشق امام حسین بود
می گفت : مگر می شود کسی نخواهد جانش را فدای امام حسین کند؟
یک شب خواب دید ظهر عاشورا در صحرای کربلاست امام فرمود:
محافظممی شوی تا نماز بخوانم؟
جلوی امام ایستاد
هر تیر که آمد خود را کنار کشید
تیرها به امام می خورد
فهمید عشق بازی کار بازی نیست
نظرات شما عزیزان:
وبلاگت خیلی عالی بود مطالب آموزنده ای گذاشته بودی ..
عکس هایتان هم زیبا بودند ممنون..